باز آمد بوی ماه مهر

  • ۱۵:۴۲

هفته‌ی اول مهرماه در تکاپو و جنب و جوش گذشت و گویی اصلا متوجه آن نشدم.
هفته‌ی دوم تقریبا سخت و طاقت فرسا بود. حجم کاری بالا و این که نمی‌توانستم غذا بخورم، داشت مرا از پا در می‌آورد. تازه فک پایینم را ارتودنسی کرده بودم و هیچ چیزی را نمی‌توانستم بجوم چون دندان‌هایم اصلا روی هم قرار نمی‌گرفت. غذایم شده بود سیب زمینی و تخم مرغ کوبیده یا سوپ یا فرنی و شله‌زدر. بسیار خسته و کم انرژی بودم‌‌‌.‌‌..
در هفته‌ی سوم توانستم نظم کلاس‌ها و کارهایم را پیدا کنم و همه چیز برایم روی ریل افتاد. علاوه بر آن توانستم دوباره غذا بخورم و همه چیز شروع کرد به معمولی شدن‌. الان در پایان هفته‌ی سوم مهرماه هستم و از این معمولی شدن و روزمرگی بسی خوش‌حالم!

 

+البته که همچنان دندان‌هایم روی هم قرار نمی‌گیرد؛ ولی خب عادت کرده‌ام :)

  • ۳۳
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
فاتحی هوشیارم من
چشم به راه‌ خورشید تا بشکوفد طلایی‌رنگ
و در شکوه سپیده‌دم
ایستاده‌ام تنها در هاله‌ای غرورآگین
...
اندره آدی
Designed By Erfan Powered by Bayan