هله نومید نیاشی... 3

  • ۰۰:۴۷

ساعت ۷ صبح از خواب بیدار شده ام و الان از نیمه شب هم گذشته. به شدت خسته ام؛ اما هنوز بیدارم. بیدارم و "شبت خوش باد" علی تفرشی را گوش می کنم و اشک هایم روان است.
صبح کلاس محازی داشتم، بعد به جلسه دبیران مدرسه رفتم، بعد در کلاس مکانیک کوانتوم شرکت کردم. بعد محتوای آموزشی آماده کردم. بعد تا ۱۲ شب سوال طرح کردم. از فرط خستگی رو به بیهوشی هستم...
اما خوابم نمی برد. داشتم به حقوق این ماهم که امشب واریز شد فکر می کردم. سیصد و نود و خرده‌ای! با این حجم کاری من، واقعا دلگرم کنند بود! حتی پول آژانس مدرسه را هم کفاف نمی دهد! ماه پیش قسط اورتودنسی را پرداخت نکردم و قرار است این ماه دو قسط (۸۰۰تومان) واریز کنم! یک پلاک شکسته هم دارم! قسط لپ‌تاپ (حدود ۳۷۰ تومان) تومن هم باید بدهم! گوشیم هم که نابود است و یکی از کلاس‌های امروز را اصلا نتوانستم برگزار کنم و باید یک گوشی هم بخرم! ترم دوم شرح غزلیات شمس هم که فقط ۱۵۰ بود را ندارم بدهم و هنوز ثبت نام نکرده‌ام! دو تومن هم به بابا بدهکارم که قرار بود ماهی یک تومن بپردازم!
آن وقت آ.پ اجازه نمی دهد من درس بخوانم از ترس این که یک وقت مجبور نشود مدرکم را اعمال کند و مشمول افزایش حقوق شوم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

  • ۲۱
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
فاتحی هوشیارم من
چشم به راه‌ خورشید تا بشکوفد طلایی‌رنگ
و در شکوه سپیده‌دم
ایستاده‌ام تنها در هاله‌ای غرورآگین
...
اندره آدی
Designed By Erfan Powered by Bayan