- جمعه ۱۹ فروردين ۰۱
- ۱۲:۳۴
در یکی از جلسات اورتودنسی، دکتر تقریبا نصف دندانها آسیایم را شکاند! و رویشان یک تکه کوچک باند گذاشت و گفت عصر دوباره به کلینیک مراجعه کنم تا در قسمتهای خالی لثهام ژل تزریق کند. من هم به خانه برگشتم و بعد از چند ساعت آن باند خیلی کوچک را از دهانم خارج کردم. به محض این که باند را برداشتم، از لثهام به مقدار بسیار زیادی لخته خون خارج شد. آنقدر که سینک پر شد از خون (تا لب سینک خون بود و حتی از آن سرریز کرد). خونریزی لثهام بند نمی آمد و آنقدر شدید بود که حتی دهانم را نمیتوانستم ببندم؛ چون دهانم پر از خون بود. داشتم تلاش میکردم به طریقی خودم را به درمانگاه برسانم که از خواب بیدار شدم...
+این قضیه اورتودنسی خیلی ذهنم را درگیر کرده و دربارهاش زیاد خواب میبینم. معمولا هم دندانهایم خرد و خاکشیر شدهاند :/
- ۳۸