شگفت

  • ۲۱:۲۱

امروز طی دوساعت چیزهای عجیبی دیدم؛ خیلی عجیب!
دیشب برای کارهای سند ۲۰۳۰ به اردوگاه الزهرا بسیج رفتیم. کنار کاخ سعدآباد واقع شده. امروز صبح ساعت ۸ و نیم از آنجا زدم بیرون به مقصد ترمینال جنوب.
از اردوگاه الزهرا تا میدان تجریش را پیاده رفتم. خانه‌ها و ماشین‌ها جوری بودند که هوش از سر آدم می‌بردند. محو تماشا شدم. همه چیز به طرز شگفتی لوکس و رویایی بود. از میدان تجریش هم با بی‌آرتی به سوی میدان راه‌آهن رفتم‌. خیابان ولیعصر را که به سوی جنوب می‌آمدم، همه چیز به آرامی تغیر کرد. دیگر خبری از برج‌های بلند و خانه‌های اشرافی نبود. ترافیک و دست‌فروش‌ها و هوای آلوده و...
از میدان راه‌اهن تا ترمینال را هم پیاده رفتم. از جاهایی رد شدم که به عمرم ندیده بودم. یه عالمه کارتن‌خواب و معتاد که حتی بعضی‌هایشان داشتند روی پل مصرف می‌کردند. کمی ترسیده‌بودم.
زعفرانیه تا شوش شبیه یک طیف بود که به مرور تغیر کرد...
+خدا کاری کرد که جذبه‌ی آن خانه‌های اشرافی از دلم پاک شد.😞
+دو ساعت و این‌ همه تغییر؟!🤐

  • ۲۰۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
فاتحی هوشیارم من
چشم به راه‌ خورشید تا بشکوفد طلایی‌رنگ
و در شکوه سپیده‌دم
ایستاده‌ام تنها در هاله‌ای غرورآگین
...
اندره آدی
Designed By Erfan Powered by Bayan